قرار بر این نبوده و نیست که همه ی آدمها مثل هم فکر کنند،مثل هم زندگی کنند ، انتخابها و اهداف شان در راستای هم باشد ، شبیهِ هم به دنیا و آدمها و رابطه ها چشم بدوزند !
نمی شود با قاطعیت بگویم چون دیگری مثلِ من رفتار نمی کند و برنامه های زندگی و آینده اش کمترین شباهتی به من ندارد ، پس حتماً یک جای کارش می لنگد ، پس درست زندگی نمی کند یا از زندگی عقب مانده و تعریفِ روشنی از هیچ چیز ندارد ؛ دقیقاً عقب ماندگی زمانی است که تک بُعدی نگاه و برداشت کرد و براساس یک برنامه ی از پیش تعیین شده برای همه ی آدمها حکمی برابر صادر کرد !!
کاش آنقدرها هم درک این موضوعِ ساده سخت نباشد که تمامِ آدمها قرار نیست در یک سنِ مشخص ، در یک محیط یا شرایطِ واحد؛ دقیقاً همه ی جهآن شان هم سوی هم باشد ، فکر و نگاه و نگرش شان به زندگی یکسان باشد...
هنرِ زیستنِ درست و به تمام معنا ؛ درک و شناختِ همین تفاوت هاست...
و با پذیرش همین تفاوت هاست که تعالیِ اندیشه و روان در آدمی اتفاق می افتد...
...